امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

امیررضاجون

عکس های عید امیررضا

امسال پنج روز اول عید خوش گذشت ولی ... بگذریم چند تا از عکس های عید خوشگل پسرم رو به یادگار میذارم تو وبلاگش.اینجا خونه باباجون مامان جونه سفره هفت سین پر از خوردنی رو ول کرده داره  نگاه میکنه اگه چشم آبجی رو دور دید بره سروقت تخم مرغ رنگی ها و تزیین های رو سبزه آخه این دو تا عاشق در اوردن جیغ و داد همدیگه اند.           این عروسک رو وقتی رفته بودیم واسه خرید عید خودت رفتی پشت ویترین و بغلش کردی و راه افتادی به امان خدا فروشنده هم از این کار ت خنده اش گرفته بود چند تا دیگه عروسک برداشت و گفت ببینم آقا پسر اینا رو می خوای یا اونی که تو دستته؟ تو هم با یه ژست مردو...
28 ارديبهشت 1393

حرف های با مزه

تا یادم نرفته از حرف ها و کا های با نمکت هم بنویسم: اول بگم خیلی پسر کاری و حرف گوش کنی هستی سفره رو می اندازی -ظرفها رو میاری البته اگه تا سر سفره سالم برسن و میگی (گلین هانینا) بیاین نزدیک-(گوشبادیمی ور)بشقابمو بده بعد یه قاشق خودت می خوری دوتا رو میریزی تا غذات تموم شه. این ازمراسمات غذا. یعنی فکر نمیکنم از دست تو وروجک ظرفاو وسایلم سالم مونده باشن همشون و زدی ناقص کردی تازه گی ها خیلی شیطون شدی,تا چشمم رو دور می بینی می ری حیاط شیر آب رو باز می کنی و تموم جونت رو خیس میکنی  بعدش هم سرما می خوری و دکترو دواو مکافات....... با همه شیطنت هات عاشقتم نفسم باز هم شاهکارات و یادم میارم و برات یادگاری میذارم. ...
23 ارديبهشت 1393
1